تلخ و شیرین
سلام نی نیا دلم براتون بگه که بالاخره مامان و بابایی روز پنجشنبه 91/6/23 باهم دیگه نامزد شدن. روز قشنگ و به یاد موندنی بود خونواده بابایی خیلی زحمت کشیده بودن و لطف داشتن. روز بعدش هم عمو حمیدتون نامزد کردن. ولی متاسفانه بابابزرگ، یعنی بابای بابا حامد از دیشب حالشون خوب نیست امروزم بیمارستان بستری شدن. بابا بزرگ فوق العاده مهربون و دوست داشتنی و دلسوزی دارین. براشون دعا کنین که حالشون خوب شه. برا بابا حامد خیلی نگرانم خیلی جوش می زنه همش نگران بابابزرگه، نگرانه که باید بره تهران در حالیکه حال بابابزرگ خیلی خوب نیست، دست تنهاست، نمی دونم چی بگم فقط دعا کنین عزیزای دلم... ...